[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
اخلاق نشر::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲ نتیجه برای شیبانی

مرجان نیک بخت زاده، وحید شیبانی، غلامرضا سپهری، مسعود ناظری، خدیجه اسماعیل پور، محمد رضا آفرینش،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: علائم اختلال بعد از تروما (Posttraumatic stress disorder = PTSD) و درد می تواند به طور مکرر به دنبال یک حادثه تروماتیکی در فرد بروز نماید. اگر چه در شرایط استرس حاد، ادراک درد به طور قابل توجهی در اثر استرس پوشیده می شود، مطالعات کمی در رابطه با تغییرات ادراک درد در شرایط استرس ناشی از PTSD در صورت وجود دارد. در مطالعه حاضر، تغییرات درد حاد و آلودینیا‌ی ناحیه صورت موش صحرایی در مدل حیوانی  PTSDمورد بررسی قرار می گیرد.
روش‌ها: در این مطالعه تجربی از ۹۵ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار استفاده شد. موش های صحرایی به دو دسته کنترل و استرس تقسیم بندی شدند. بعد از ایجاد   PTSDبه روش(Single Prolonged Stress)  SPS در گروه استرس، و تایید ایجاد SPS به روش ارزیابی رفتاری ماز بعلاوه و سنجش کورتیکوسترون پلاسما، درد حاد و آلودینیا در ناحیه صورت توسط آزمون مالش چشم (Eye wiping) و وون فری مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته­‌ها: تعداد ورود و زمان سپری شده در بازوی باز ماز بعلاوه در گروه استرس نسبت به گروه کنترل کاهش معنی­داری نشان داد ( ۰/۰۵ < p ). میزان کورتیکوسترون بعد از تزریق دگزامتازون، در گروه استرس + دگزامتازون درمقایسه با گروه کنترل + دگزامتازون به طور معنی­داری کاهش یافت (۰/۰۵ < p ). تعداد مالش چشم در گروه استرس، در مقایسه با گروه کنترل کاهش  معنی­داری نشان داد ( ۰/۰۱ < p ). آستانه پاسخ در اثر اعمال فیلامان های وون فری، در صورت موش صحرایی گروه استرس، در مقایسه با گروه  کنترل افزایش معنی­دار نشان داد (۰/۰۱ < p ).
نتیجه­‌گیری: این مطالعه نشان داد که در شرایط استرس ناشی از SPS، ادراک درد حاد و آلودینیای ناحیه صورت کاهش می یابد. احتمالا، افزایش اپیوئیدهای اندوژن درشرایط PTSD، سبب کاهش ادراک درد  ناحیه صورت موش های صحرایی می‌­­شود.
 
سارا جوشی، خدیجه اسماعیل پور*، وحید شیبانی،
دوره ۵، شماره ۰ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: نتایج مطالعات پیشین نشان می­دهند که جدایی از مادر  (Maternal Separation)در اوایل زندگی ممکن است منجر به نقص­های شناختی شود. یکی از عوامل تعدیل‌­کننده استرس، محیط غنی­‌شده است که فرصت­‌های بهتری را برای کاوش­‌کردن در محیط فراهم می­‌کند. از طرف دیگر، نوروپپتید اکسی­توسین باعث کاهش اثرات استرس بر مغز می‌­شود. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات محیط غنی­‌شده و اکسی­توسین داخل بینی بر یادگیری و حافظه اجتنابی در موش‌های صحرایی است که جدایی از مادر را تجربه کرده‌­اند.
روش­‌ها: حیوانات در هشت گروه مورد مطالعه قرارگرفتند؛ کنترل، کنترل + محیط غنی شده، جدایی از مادر، جدایی از مادر+ محیط غنی شده، کنترل + سالین، کنترل + اکسی توسین، جدایی از مادر+ سالین، جدایی از مادر + اکسی توسین. در گروه جدایی از مادر، موش­‌های نوزاد از روز ۱ تا ۲۱ پس از تولد روزانه به مدت ۱۸۰ دقیقه جدایی از مادر را تجربه کردند. سپس از روز ۲۲-۳۴ پس از تولد در محیط غنی­‌شده قرارگرفتند و/یا اکسی­توسین (۲ میکروگرم
بر میکرولیتر) را به‌صورت داخل بینی دریافت کردند و در دوره نوجوانی مورد سنجش آزمون یادگیری و حافظه اجتنابی به وسیله دستگاه شاتل باکس
 (Shuttle box) قرارگرفتند.
یافته‌ها: موش‌های جداشده از مادر تعداد شوک­ بیشتری در مقایسه با موش­های کنترل دریافت کردند. هم­چنین در گروه جدایی از مادر، تاخیر زمانی ورود به محفظه تاریک کاهش یافت. محیط غنی­‌شده و اکسی­توسین هر یک توانستند این نقص‌­های­ ناشی از جدایی از مادر را بهبود ببخشند.
نتیجه­‌گیری: محیط غنی­‌شده و اکسی­توسین احتمالاً می­توانند بهبوددهنده نقص­های شناختی ناشی از استرس باشند.

 

صفحه 1 از 1     

مجله فیزیولوژی و فارماکولوژی ایران Iranian Journal of Physiology and Pharmacology
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 27 queries by YEKTAWEB 4700